سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شاهکار
 
ثامن تم

مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت.در بین کار گفتگوی جالبی بین آنها در مورد خدا

صورت گرفت.

آرایشگر گفت :«من باور نمیکنم خدا وجود داشته باشد!»

مشتری پرسید :« چرا؟ »

آرایشگر گفت :« کافیست به خیابان بروی و ببینی مگر میشود با وجود خدای مهربان این همه مریضی و

درد و رنج وجود داشته باشد؟»

مشتری چیزی نگفت و وقتی کارش تمام شد ، از مغازه بیرون رفت.

همین که از آرایشگاه بیرون آمد مردی را در خیابان دید با موهای ژولیده و کثیف.

با سرعت به آرایشگاه بر گشت و به آرایشگر گفت:

«می دانی! به نظر من آرایشگری وجود ندارد ! »

مرد با تعجب گفت :« چرا این حرف را میزنی؟ من اینجا هستم و همین الان موهای تو را مرتب کردم.»

مشتری با اعتراض گفت :«پس چرا کسانی مثل آن مرد ژولیده وجود دارند؟ »

آرایشگر گفت :« آنها باید به ما مراجعه کنند ، نه ما به آنها ؛ آرایشگرها وجود دارند ، فقط مردم به ما مراجعه نمیکنند.»دوست داشتن


سه شنبه 90/5/11 .:. 3:4 عصر .:. Elnaz .:. دیدگاه
.: Weblog Themes By SamenTheme :.
کی میشود..

"متی ترانا و نریک" کی می شود تو ما را ببینی و ما تو را ببینیم..؟
همراهان شاهکار
دعای معراج