شاهکار |
دلم را میبینی؟! سیاهی هایش را نادیده بگیری ، ارزانی شما... زندگی ام را چه ؟! نگاهتان افتاده است...؟! روزهای شرم آورش به کنار ، ارزانی شما... ): آقای من... تمام وجودم را هم به پایتان بریزم کم است... چه روزها که شرمتان شد از داشتن این چنین شیعه و پیروی... :( چه روزها که مسبب اشکتان شدم... :( آمده ام بگویم در گذر... درگذر از من... از من که... آقا جان... واسطه ای شو ببخشد مرا... ببخشد مرا خدایی که مدیون محبتهایش هستم و خواهم بود... هیچ وقت فراموش نمیکنم لطف های بیکرانی که در حقم شده و من به نادیده گرفته بودم... تمام افتخارم همین بس که لااقل ادعای سربازی امام زمان میکنم...
آموخته ام که خیلی وقت ها گناه نکردن نتیجه ی فراهم نبودن موقعیت است؛ توهم تقوا برم ندارد... شنبه 91/1/5 .:. 10:32 عصر .:. Elnaz
.:. دیدگاه
|