پيام دوستان
+
برتولت برشت در کتاب زندگي گاليله ميگه* " کساني که نانشان آمادست نميخواهند بدانند که نان چگونه پخت ميشود آنها ترجيح ميدهند شکرگزار خداوند باشند تا نانوا" *
شاخه ي عشق
4:33 عصر
*قاصدك*
به نظرم برتولت کاملا درست ميگه ما نون رو ميخوريم و کاري نداريم که چطوري درست ميشه فقط خدا رو شاکريم و هميشه هم نون داريم! بنابراين اگه ما زندگي خودمون رو با اين فرمول تو جدول تناسب بذاريم ميشه خدا رو به خاطر چيزايي که دوست داريم داشته باشيم اما نداريم هم شکر کنيم! طوري که انگار اونا رو تو مشتمون داريم تا خداي بزرگ واسمون فراهمشون کنه.
*ترخون بانو*
10:20 صبح
در اينجا لازم ميدانم حديثي را نقل کنم ، البته که پيامبر به دليل اينکه دنياي ديگر برايشان يقين شده بود سخت به آب و آتش ميزدند که مردم را به راه راست بياورند و اين يک امر طبيعيست به همين واسطه پروردگار به ايشان فرمودند نميخواد اينقدر بخاطر بنده هاي من خودت را به هلاکت بياندازيد من خودم هم با آنان اتمام حجت ميکنم @};-
+
روزها وساعات مي آيند، سال 1403 به گام هاي پاياني ميرسد، نميدانم ،فروغي وشوري که در من نيست ولي اندوهي در من است، عصياني خاموش، گاه سر در گريبانم، گاه دستي ميگيرم که آن دست به آسمان بلند شود دعايي کند تا اين غم به مدد ايزد کاسته شود، من مسافر کدام قطارم نميدانم، کاش دوباره متولد شوم
مهرباني #
7:1 صبح
+
نيچه ميگه.... زن در عشق مرزها را نميشناسد، ودر انتقام هيچ چيز را نيمه سوخته نميگذارد
هما بانو
4:20 صبح
هاينريش بل:يه زن نميتونه ( دوستت داشته باشه)، بعد دوستت نداشته باشه ،بعد دوباره دوستت داشته باشه، يه زن فقط ميتونه (دوستت داشته باشه)، دوستت داشته باشه ،دوستت داشته باشه و بعد ديگه هيچوقت ( دوستت نداشته باشه)
بسيار عالي خانم دکتر،@};- براين باورم خدا مي خواست در دنيا بيشتروبهترشناخته شود گريبان عدم را دريد وازپشت هيچستان موجودي بنام#زن آفريد تا تجلي وآيينه رحمت ومهرو زيبايي بي منتهاي او باشد
+
يک بار است زندگاني. يک بار. همان يک بار که نسيم صبح را به سينه فرو مي دهيم، همان يک بار که عطش خود را با قدحي آب خنک فرو مي نشانيم، همان يک بار که سوار بر اسب در دشت تاخت مي کنيم، *يک بار.. يک بار و نه بيشتر...*
اودسان
ديروز 10:30 عصر
بعد از آن ديگر تمام عمر را ما دنبال همان چيزها مي دويم، بعد از آن ديگر تمام مدت را به دنبال همان طعم اولينِ زندگاني هستيم. در پي لذت اول. سيب را به دندان مي کشيم تا طعم بار اول را در آن بيابيم،آب را سر مي کشيم تا لذت رفع عطش بار اول را پيدا کنيم. در آب غوطه مي زنيم تا به شوق بار اول برسيم و نسيم را مي بلعيم تا نشاني از آن اولين نسيم بيابيم. زندگاني يک بار است، در هر فصل...
اودسان
ديروز 10:30 عصر
+
سلام
همه ي ما ميدونيم که آدم يه روز به دنيا مياد و يه روز هم مي ميره اما باز بچه دار ميشيم و کلي تلاش ميکنيم تا اون بچه رشد کنه و جايگاه خودشو پيدا کنه...
درست مثل گلدوناي حياط مادر هما؛ با اينکه که مي دونن تابستون ها خشک ميشن اما باز بهشون عشق ميدن، آب ميدن و مراقبن تا خشک نشن.. حتي ازشون عکس يادگاري مي گيرن!!
اصلا زندگي همينه...
مادر هما ممنون از اينکه اصل زندگي رو بهم يادآوري کردي

اودسان
ديروز 10:30 عصر

چقدر ديدنِ اين فيد ، بهم حس و حالِ خوب ميده:-) چه خاطره هاي قشنگي که براي اونروز ها بود و تداعيشون هم به دل حال خوب ميده و هم دلتنگي...
عارفانه هاي يک دوست
ديروز 9:27 عصر
+
سلام عزيزان وبلاگي اهالي ادب، معرفت وعشق..... امروز گذر ما به کرمان افتاده شايد سالهاست در انديشه ديدار اين شهرم وامروز گر چه يکباره ولي به دل ميهمان اهالي کرمان شديم فوق العاده دوست داشتني هستند اميدوارم گذري به اين شهر زيبا بکنيد......... هر چند که از روي کريمان خجليم
غم نيست که پرورده اين آب و گليم
در روي زمين نيست چو کرمان جايي
کرمان دل عالم است و ما اهل دليم
مهرباني #
ديروز 7:28 عصر
+
آدمها به فراموشي محتاجترند تا به خاطره.
آدمها از خاطرات خنجر ميسازند و با خنجرِ خاطره خط مياندازند روي همهچيز زندگي.
زندگي خجالت ميکشد که از ذهن بيرون بيايد، بس که تن و بدن و سر و صورتش خطخطي خاطرات است.
گاهي، خاطره خطرناکترين چيز جهانه
هما بانو
03/12/22
قبل از انقلاب ترانه اي بود که ميگفت : خدايا فراموشيم ده ، لب بسته خاموشيم ده ... يادم هست يک شب در خواب شنيدم که صدايي گفت : بعضي ها اين را از خدا خواستند و خدا هم به آنها داد :)
درودبربانوي پارسي،@};- کاش مي شد فراموش کرد، اماچگونه مي شود لحظه هاي شيرين وسخت عاشقي را فراموش کرد،مرا دور از تو خواهد کشت باهم هاي بعدازتو.
+
گاهي براي خوب شدن حالت
نبايد سمت آدما بري
گزينههاي امن تر و مطمئن تري، نيز هست:
بارون
هوا
موسيقي
قهوه
و کتاب ..
هما بانو
03/12/22