يه روز يه دلي شکست بغضش راه گلوشو بست با چشاش همه در ها رو بست يه گوشه اي نشست
چون که يادش اومد وقتي جملتو خوند
ا يادش اومد اون جمله اي رو که هممون از بچگي ميخونديمون الان زير پاهامونه
چو ايران نباشد تن من مباد
اما پس کو ايران پس کو تن من.....
مرسي تلنگري زدي به روحم